تخلیه اماکن تجاری

قانون ۱۳۵۶ و ۱۳۷۶، سرقفلی/حق کسب و پیشه، دستور تخلیه فوری، مدارک و مراحل—به‌همراه نمونه دادخواست و نکات اجرایی

تعریف و چارچوب‌های قانونی تخلیه تجاری

تخلیه اماکن تجاری فرآیندی است برای پایان‌دادن به تصرف مستأجرِ محل کسب و تجارت مطابق قرارداد و قوانین مربوطه. تشخیص این‌که رابطهٔ استیجاری تابع قانون روابط موجر و مستأجر ۱۳۵۶ است یا قانون ۱۳۷۶، راهبرد و مسیر اقدام را کاملاً تغییر می‌دهد.

نکتهٔ راهبردی: تاریخ انعقاد قرارداد، نوع تنظیم (رسمی/عادی)، وجود امضای دو شاهد، و دریافت/عدم دریافت سرقفلی در تعیین قانون حاکم و امکان «دستور تخلیه فوری» تعیین‌کننده است.

تفاوت قانون ۱۳۵۶ و ۱۳۷۶ (تعیین قانون حاکم)

  • ۱۳۵۶: حمایت پررنگ از مستأجر تجاری با محوریت حق کسب و پیشه و تجارت. تخلیه معمولاً منوط به پرداخت حقوق مستأجر و تحقق جهات قانونی خاص است.
  • ۱۳۷۶: محور قرارداد خصوصی؛ با رعایت شرایط شکلی (از جمله امضای دو شاهد در سند عادی) امکان دستور تخلیه سریع‌تر وجود دارد. مفهوم سرقفلی جایگزین حق کسب و پیشه شد.

قراردادهای پس از ۱۳۷۶ که شرایط شکلی را دارند، غالباً در مسیر سریع‌تر (دستور تخلیه از مرجع قضایی) پیش می‌روند.

موارد قانونی تخلیه در اماکن تجاری

  • انقضای مدت طبق قرارداد
  • عدم پرداخت اجاره‌بها در مواعد (پس از ارسال اظهارنامه/اخطار)
  • انتقال به غیر بدون اذن موجر
  • تغییر شغل برخلاف مندرجات قرارداد/اذن
  • تعدی و تفریط و ایراد خسارت به عین مستأجره
  • نیاز شخصی موجر به کسب (در چارچوب جهات قانونی ۱۳۵۶)
  • نوسازی/تخریب و بازسازی با تشریفات قانونی
هشدار: انتخاب «جهت تخلیه» باید با اسناد قابل اثبات پشتیبانی شود؛ در غیر این صورت، دعوا زمان‌بر یا بی‌نتیجه می‌شود.

مدارک لازم برای طرح یا دستور تخلیه

مدرککاربردنکتهٔ حرفه‌ای
قرارداد اجارهاثبات رابطهٔ استیجاری و شروطنوع قرارداد (۱۳۵۶/۱۳۷۶)، رسمی/عادی و امضای دو شاهد را دقیق بررسی کنید
رسیدهای اجاره/واریزیاثبات تأدیه یا عدم پرداختجدول پرداخت‌ها را شفاف ضمیمه کنید
اظهارنامه‌ها/اخطارهااحراز مطالبهٔ رسمی و ایجاد سابقهبرای دستور تخلیه، اخطارها نقش کلیدی دارند
مستندات تغییر شغل/انتقالاثبات تخلف مستأجربازرسی میدانی، شهادت، تصاویر و استعلام‌ها مفیدند
اسناد سرقفلی/حق کسب و پیشهتعیین تکلیف حقوق مالی مستأجرارزیابی کارشناسی به‌روز برای جلوگیری از اختلاف

کدام مسیر؟ «دستور تخلیه» یا «دادخواست»

اگر قرارداد تابع ۱۳۷۶ و شرایط شکلی (در سند عادی: امضای دو شاهد) را داشته باشد، می‌توان دستور تخلیه سریع اخذ کرد. در اسناد رسمی اجاره، مسیر اجرای ثبت نیز ممکن است. در سایر موارد یا قراردادهای مشمول ۱۳۵۶، باید دادخواست تخلیه طرح شود و حقوق مستأجر (حق کسب/سرقفلی) تعیین تکلیف گردد.

راهبرد: قبل از اقدام، با «چک‌لیست قانون حاکم» تشخیص دهید که کدام مرجع (ثبت/دادگاه) و کدام عنوان (دستور تخلیه/دادخواست) سریع‌ترین و کم‌هزینه‌ترین مسیر شماست.

مراحل عملی تا اجرای تخلیه

۱

غربالگری قرارداد

تشخیص ۱۳۵۶/۱۳۷۶، بررسی رسمی/عادی و شرایط شکلی (دو شاهد)

۲

اخطار قانونی

ارسال اظهارنامه/اخطار پرداخت/رفع تخلف (برای مستند کردن جهت تخلیه)

۳

انتخاب مسیر

دستور تخلیه (۱۳۷۶ و شرایطش) یا دادخواست تخلیه/اجرای ثبت (سند رسمی)

۴

رسیدگی و تصمیم

صدور دستور/حکم تخلیه + تعیین تکلیف حقوق مالی (سرقفلی/حق کسب)

۵

اجرا

ابلاغ اجرای احکام/ثبت، صورتجلسه تحویل، قطع منافع و تنظیم وضعیت انشعابات

سرقفلی و حق کسب و پیشه (تفاوت و آثار در تخلیه)

در قراردادهای قدیمی مشمول ۱۳۵۶، محور حق کسب و پیشه و تجارت است که معمولاً برای تخلیه باید پرداخت یا تعیین‌تکلیف شود. در قراردادهای جدید مشمول ۱۳۷۶، سرقفلی موضوعیت دارد و قواعد خاص خودش را دارد (پرداخت اولیه/انتقال/تعدیلات). تعیین تکلیف دقیق این حقوق، پیش‌نیاز تخلیه کم‌ریسک است.

کلید حقوقی: قبل از هر اقدام، ارزش روز حق کسب/سرقفلی با کارشناسی معتبر برآورد شود تا در اجرا با توقف/اعتراض مواجه نشوید.

دفاعیات رایج مستأجر و پاسخ حرفه‌ای

  • عدم رعایت تشریفات: پاسخ: ارائهٔ اخطارها، اظهارنامه‌ها و شرایط شکلی قرارداد
  • پرداخت به‌موقع اجاره: پاسخ: جدول پرداخت‌ها/گواهی بانکی + فقدان واریزی در مواعد
  • اذن در تغییر شغل/انتقال: پاسخ: نبود تصریح قراردادی/عدم اذن کتبی، استناد به مفاد قرارداد
  • تعلق حق کسب/سرقفلی: پاسخ: تفکیک قانون حاکم و تعیین تکلیف حقوق مالی با ارجاع به کارشناس

نمونه دادخواست تخلیه اماکن تجاری

خواهان: … (موجر) به نشانی …

خوانده: … (مستأجر) به نشانی …

خواسته: صدور حکم/دستور تخلیه عین مستأجرهٔ تجاری واقع در … به انضمام خسارات دادرسی؛ با تعیین تکلیف حقوق مالی مستأجر (حق کسب/سرقفلی) حسب قانون حاکم

دلایل و مستندات: قرارداد اجاره (تاریخ/نوع)، اظهارنامه‌های ارسالی، مدارک عدم پرداخت/تخلف، رسید سرقفلی (در صورت وجود)، گزارش بازدید/تصاویر

شرح: مطابق قرارداد مورخ … مدت اجاره منقضی/تخلف مستأجر از … محرز است. با توجه به قانون حاکم (۱۳۵۶/۱۳۷۶) و پیوست مدارک مثبته، صدور حکم/دستور تخلیه و تعیین تکلیف حقوق مالی مستأجر (در صورت تعلق) و نیز خسارات قانونی مورد استدعاست.

چک‌لیست قبل از اقدام

  • تعیین قانون حاکم (۱۳۵۶ یا ۱۳۷۶) بر اساس تاریخ و شکل قرارداد
  • تکمیل اخطارها/اظهارنامه‌ها و مستندسازی جهت تخلیه
  • برآورد کارشناسی سرقفلی/حق کسب (در صورت لزوم)
  • انتخاب مسیر صحیح: دستور تخلیه، اجرای ثبت یا دادخواست
  • برنامه‌ریزی اجرایی: زمان‌بندی تحویل، قطع منافع و انشعابات

هزینه‌ها و زمان

  • هزینهٔ دادرسی/ثبت، کارشناسی (برای حقوق مالی)، ابلاغ و اجرای حکم
  • مدت زمان: در دستور تخلیه (۱۳۷۶) کوتاه‌تر؛ در دعاوی ۱۳۵۶ و موارد اختلافی طولانی‌تر

سوالات متداول

چطور تشخیص بدهم قرارداد مشمول ۱۳۵۶ است یا ۱۳۷۶؟

به‌طور ساده، قراردادهای قبل از لازم‌الاجرا شدن قانون ۱۳۷۶ و بسیاری از قراردادهای قدیمیِ تجاری، معمولاً مشمول ۱۳۵۶ هستند که محور آن «حق کسب و پیشه» است. قراردادهای پس از ۱۳۷۶ که با فرم‌های جدید تنظیم شده و در اسناد عادی دارای امضای دو شاهد هستند یا رسمی‌اند، عموماً تابع ۱۳۷۶ محسوب می‌شوند. متن قرارداد، تاریخ، شیوهٔ تنظیم (رسمی/عادی) و سابقهٔ پرداخت سرقفلی شاخص‌های کلیدی تعیین قانون حاکم‌اند.

چه زمانی می‌توان «دستور تخلیه فوری» گرفت؟

در چارچوب قانون ۱۳۷۶، اگر اجاره‌نامه شما شرایط شکلی لازم را داشته باشد (در سند عادی: امضای دو شاهد) و جهت تخلیه محرز باشد (مثل انقضای مدت یا عدم پرداخت)، می‌توانید از مرجع قضایی «دستور تخلیه» بگیرید که فرایندی سریع‌تر از دعوای معمولی دارد. اسناد رسمی اجاره نیز از مسیر «اجرای ثبت» قابل پیگیری‌اند. نبودِ شرایط شکلی یا اختلافات اساسی، شما را به مسیر «دادخواست تخلیه» هدایت می‌کند.

در قراردادهای مشمول ۱۳۵۶، تکلیف حق کسب و پیشه چیست؟

در ۱۳۵۶ اصل بر حمایت از مستأجر تجاری است. بنابراین تخلیه غالباً منوط به پرداخت یا تعیین تکلیف «حق کسب و پیشه و تجارت» می‌شود، مگر در جهات خاص (مثل انتقال به غیر یا تعدی و تفریط) که ممکن است بدون پرداخت کامل نیز امکان تخلیه فراهم شود. معمولاً تعیین میزان این حق به کارشناس رسمی ارجاع می‌شود و تا پرداخت/تودیع آن، اجرای حکم متوقف می‌ماند.

تفاوت «سرقفلی» با «حق کسب و پیشه» چیست و در تخلیه چه اثری دارد؟

«حق کسب و پیشه» نهاد حمایتیِ قانون ۱۳۵۶ است که با استمرار فعالیت و جلب مشتری شکل می‌گیرد. «سرقفلی» در ۱۳۷۶ براساس پرداخت اولیه یا توافقی ایجاد می‌شود. در تخلیه، اگر رابطه تابع ۱۳۷۶ باشد، تکلیف سرقفلی براساس قرارداد و رویهٔ کارشناسی تعیین می‌شود؛ در ۱۳۵۶، حق کسب و پیشه معمولاً باید پیش از تخلیه پرداخت یا تودیع شود مگر در جهات خاص.

عدم پرداخت اجاره‌بها چگونه اثبات و پیگیری می‌شود؟

با ارائهٔ قرارداد و جدول پرداخت‌ها/حساب بانکی موجر، عدم پرداخت در مواعد روشن می‌شود. قبل از اقدام، اظهارنامهٔ رسمی برای مطالبهٔ معوقه و تعیین مهلت ارسال کنید. اگر مستأجر نپرداخت، در ۱۳۷۶ می‌توان از دستور تخلیه استفاده کرد (در صورت احراز شرایط)، و در ۱۳۵۶ نیز عدم پرداخت از جهات قانونی تخلیه محسوب می‌شود که ممکن است همراه با تعیین تکلیف حق کسب باشد.

انتقال به غیر یا تغییر شغل چه تأثیری در تخلیه دارد؟

اگر قرارداد صراحتاً انتقال به غیر را ممنوع کرده و مستأجر بدون اذن موجر منتقل کرده باشد، یکی از جهات تخلیه است. تغییر شغل نیز در صورت مخالفت با مندرجات قرارداد/اذن، جهت تخلیه محسوب می‌شود. جمع‌آوری مدارک انتقال (قرارداد ثانویه، تابلوها، استعلامات صنفی) و تغییر شغل (مجوزها/بازرسی) برای پیروزی در دعوا ضروری است.

در صورت تخریب و نوسازی، امکان تخلیه وجود دارد؟

بله. با رعایت تشریفات قانونی (اخذ مجوزهای لازم، تضمین حقوق مستأجر و پرداخت حقوق مالی حسب قانون حاکم) می‌توان تخلیه به قصد بازسازی را پیگیری کرد. در ۱۳۵۶، حقوق مستأجر (حق کسب) باید تعیین تکلیف شود؛ در ۱۳۷۶، وضعیت سرقفلی و توافقات قراردادی معیار است.

اگر اجاره‌نامه رسمی باشد، بهتر است به ثبت برویم یا دادگاه؟

در اسناد رسمی، مسیر اجرای ثبت معمولاً سریع‌تر است؛ ادارهٔ ثبت با تقاضای موجر و احراز انقضای مدت/جهت تخلیه، عملیات اجرا را آغاز می‌کند. اما اگر اختلافات ماهوی جدی (مثلاً دربارهٔ حقوق مالی مستأجر) وجود دارد، ممکن است ناگزیر از طرح دعوا در دادگاه شوید تا تکلیف حقوق مزبور روشن گردد.

آیا می‌توان هم‌زمان اجرت‌المثل ایام تصرف را هم مطالبه کرد؟

بله؛ چه در مسیر دستور تخلیه و چه در دعوای تخلیه، می‌توان اجرت‌المثل ایام بعد از انقضای مدت یا پس از تحقق تخلف را مطالبه کرد. مبلغ با نظر کارشناس و براساس موقعیت، کاربری و عرف منطقه تعیین می‌شود. مستندسازی نرخ‌های اجارهٔ مشابه در منطقه به دقت کارشناسی کمک می‌کند.

در اجرا چه می‌شود؟ آیا امکان مهلت برای تخلیه داوطلبانه هست؟

پس از صدور دستور/حکم، پرونده به اجرای احکام یا ثبت می‌رود. معمولاً برای تخلیهٔ داوطلبانه مهلت کوتاهی تعیین می‌شود. بسیاری از پرونده‌ها با صورتجلسهٔ سازش خاتمه می‌یابند؛ مثلاً تعیین مهلت برای تحویل در برابر تقسیط بدهی یا صرف‌نظر از بخشی از خسارت. اگر تحویل انجام نشود، مأمور اجرا با صورتجلسهٔ رسمی ملک را تحویل موجر می‌دهد.

چه اشتباهات رایجی باعث رد یا تأخیر در تخلیه می‌شود؟

اشتباه در تشخیص قانون حاکم (۱۳۵۶/۱۳۷۶)، نبود امضای دو شاهد در سند عادی (برای دستور تخلیه)، ارسال‌نکردن اظهارنامهٔ صحیح، عدم مستندسازی جهت تخلیه (مثل تغییر شغل/انتقال)، و بی‌توجهی به حقوق مالی مستأجر (سرقفلی/حق کسب) از مهم‌ترین خطاهاست. پیش از اقدام، پرونده را دقیق غربال کنید.

اگر مستأجر مدعی تمدید ضمنی قرارداد شود چه باید کرد؟

ادعای تمدید ضمنی باید با رفتار طرفین و اسناد پرداخت اجاره در دورهٔ جدید اثبات شود. اگر موجر اخطار عدم تمایل به تمدید را در موعد مناسب ارسال کرده و اجاره‌ای برای دورهٔ جدید نگرفته یا اخطارِ تخلیه داده باشد، ادعای تمدید ضمنی دشوارتر می‌شود. مستندسازی مکاتبات و تراکنش‌های مالی کلیدی است.

پروندهٔ تخلیه تجاری دارید؟

قانون حاکم، حقوق مالی و مسیر «سریع و قابل اجرا» را برای شما پایش و اقدام می‌کنیم.